۱۳۸۹ اردیبهشت ۳, جمعه

اجاره مكان اقامت موقت قبل از سفر

يكي از دوستان توي كامنتدوني پرسيده بودند :

 ميشه ازتون خواهش كنم بهم بگين كه شما براي رزو مكاني كه بخواهين در بدو ورود در آنجا ساكن بشين چي كار كردين؟ يعني براي رزو بايد پولي به حساب هتل يا مسافرخانه ريخت؟ راستش من منتظر مديكال هستم اما بابت مكان اوليه يكم نگرانم چون كسي رو كانادا نداريم ميخوام بدونم راحت ميشه براي ورود جايي رو گرفت از قبل ؟

راستش به همون شماره هائي كه دادم زنگ بزنيد. مكانهايي رو كه پيشنهاد ميدهند رو بررسي كنيد و خودشون راهنمائيتون ميكنند كه چطور ميتونيد مكان دلخواهتون رو رزرو كنيد. معمولاً يك شماره حساب توي ايران ميدهند كه از شما ميخواهن يك مقداري پول به اون حساب واريز كنيد و فيشش رو همراه بياريد.  فكر كنم راحت ترين كار رزرو يك مكان در تورنتو هست. ماشالا هموطناي ما كه اينجا توي كار اجاره دادن به مشتريهاي ناواردي مثل ما هستند كاملاً از اولين تماس شما استقبال ميكنند و بعدش خودشون دنبال شما ميان كه يكي از واحدهاشون رو به قيمت ...شون (حداقل 3 برابر معمول اگر خوش انصاف باشند)به شما و ما قالب كنند. وقتي ميآييد اينجا و از قيمتها سر در مي آريد و بهشون ميگيد چرا اينقدر گرون ؟ با روي گشاده و خندان ميگن خوب براي يك ماه يا يك هفته هست ديگه !!!

۱۳۸۹ فروردین ۲۸, شنبه

تورنتو - قسمت دوم

بعد از هجده ساعت پرواز از طريق لندن و با پرواز ايركانادا وارد فرودگاه پيرسون شديم. هرچه قدر فرودگاه لندن توي نظر من قديمي و كثيف و مزخرف اومد به جاش فرودگاه پيرسون واقعاً عالي بود. اول از همه به قسمت مهاجرت رفتيم و برگه هاي لندينگ رو تحويل داديم و ويزاي داخل پاسپورتمون رو باطل كردند. بعد رفتيم به قسمتي كه بروشورهاي مربوط به مهاجرين تازه وارد رو بهمون دادند و راهنمائيهاي اوليه رو كردند. فكر كنم سرجمع 5 دقيقه نشد. از شانس ما بود كه توي پروازمون فقط ما NEWCOMMER بوديم. بعد از اون بارها رو تحويل گرفتيم و رفتيم گمرك . ليست وسايل همراه رو به مامور گمرك داديم و اون خودش توي فرم مخصوص به صورت دستي وارد كرد. پول نقد رو هم اصلاً سوال نكرد. فقط عكس طلاها رو كپي گرفت و مهر كرد و بهمون تحويل داد و بدون چك كردن ساكهامون به ما اجازه خروج داد.
با اجاره يك ون به محل اسكاني كه از قبل رزرو كرده بوديم رفتيم و خدا رو شكر بدون هيچ مشكلي توي واحدمون مستقر شديم و همگي خوابيديم. ساعت 6 بعداز ظهر بود!!!
وقتي از خواب بيدار شدم هوا تاريك بود؛ اينجا بود كه تغيير هشت ساعت و نيمه رو فهميدم يعني چي . تا دو سه روز همينطوري گيج ميزديم. ساعت خواب كوچولو نزديك يك هفته طول كشيد تا درست شد. فعلاً تا بعد ....

پينوشت (قابل توجه فريباي عزيز) : مدارك تحصيلي ترجمه شده ايران به هيچ دردي نميخوره ؛ توي هر كالج و دانشگاهي ببريد قبول ندارند حتي اگه notary public هم تائيدش كنه. حتماً براي اونجا بايد از دانشگاه يا موسسه مورد نظر به صورت مستقيم ارسال بشه. ضمناً پول نقد نياريد و اگر آورديد حداكثر به اندازه اي كه توي سايت مهاجرت (بسته به تعداد اعضاي خانواده) بياريد. ولي اگه من باشم حداكثر پنج هزار دلار ميارم و بقيه رو ميزارم بعد از باز كردن حساب از ايران واريز بشه.

۱۳۸۹ فروردین ۱۸, چهارشنبه

تورنتو - قسمت اول

 امروز دو هفته هست كه ما توي تورنتو هستيم. چه زود گذشت. با حضور يك بچه كوچولو يك كمي اينجا بدون داشتن ماشين سخت بود. ولي خدا رو شكر كارهامون به خوبي پيش رفت. براي SIN كارت و OHIP  اقدام كرديم . امتحان گواهينامه رانندگي رو داديم و حساب بانكي باز كرديم و ....
تورنتو شهر جالبي هست از همه رنگ و نژادي توش پيدا ميشه ؛ ميشه گفت به ندرت كانادائي ميبينيم ؛ مخصوصاً توي منطقه نورث يورك كه ما اقامت داريم. سيزده به در هم جاي همه خالي رفتيم پارك لزلي . اولش باورم نميشد شايد به جرات توي اين پارك بالاي پنجاه هزار نفر ايراني جمع شده بودند. ابتدا برام جالب بود ولي بعدش برام تاسف برانگيز بود : چي بر سر اين مردم آوردند كه اينهمه ايراني(كه خودم هم يكي از اونا هستم) اونهم فقط توي يكي از پاركهاي تورنتو بايد ببينم. بگذريم ...